نقدی همراه با طنز...

این مقامات مملکتی هم دل شان به چه چیزهایی خوش است. خودشان می گویند و خودشان هم می خندند. آقای رحمانی، رئیس دفتر حافظ منافع ایران در آمریکا، بعد از کلی فکر کردن و آمار گرفتن، رایحه خوش صادر کرد و گفت: « در آمریکا 8 تا 12 میلیون مسلمان وجود دارند که حدود 2 میلیون نفر آنان شیعه هستند. 85 درصد از این شیعیان ایرانی اند.» آگاهان ادامه دادند: این ایرانیان که 85 درصد شیعیان را تشکیل می دهند، همان شیعیانی هستند که از دست حکومت جمهوری اسلامی فرار کرده و به آمریکا رفته اند. این 85 درصد شیعیان، عمدتا در لس آنجلس سکونت دارند و نام تعدادی از آنان بدین شرح است: لیلا فروهر، نوش آفرین، محمد خردادیان، بهروز وثوقی، کامران، هومن، بلاک کتز، شهرام شب پره، ضیاء آتابای، هخا، شهبال شب پره، سیاوش قمیشی، شماعی زاده، هاتف، فرامرز آصف، فرامرز اصلانی، دی جی علی گیتور، پیروز، فتانه، عارف و داریوش سجادی. در ادامه این توضیح آمده است که این گروه که 85 درصد شیعیان آمریکا را تشکیل می دهند، صاحب 25 شبکه تلویزیونی هستند که هر روز برای شیعیان برنامه پخش می کند.که این شبکه های تلویزیونی شیعیان را در حال رقص باباکرم نشان می دهند. همچنین بخشی از این شیعیان در لاس وگاس مشغول بازی هستند که دارند نذر می کنند که اگر خدا یک شانسی به آن ها بدهد در بلاک جک یا شمن، شب جمعه [ ببخشید یکشنیه هفته بعد هم بیایند همان جا و سفره بیندازند].

می دونی! نمی خوام مسخره کنم ٫ می خوام بگم یه ذره فکر کنیم به حرف هامون!!! کدوم یکی از این ۸۵ درصد می شن شهید چمران که برگردند و واسه مملکتشون جان بدهند؟! پس الکی از اسم مسلمون استفاده نکنیم. نمی دونم یه آماری حاج آقا ماندگاری توی مسجد دانشگاه اعلام کرد که نمی دونم چقدر درسته یا غلط ولی گفت در زمان جنگ فقط ۷ درصد مردم ما رزمنده بودند. حالا حقیقتش رو بخوای نمی دونم درسته یا نه! تازه این تو مملکتیه که کلش اسلامیه!!

یا علی

نظرات 6 + ارسال نظر
علیرضا جمعه 8 دی‌ماه سال 1385 ساعت 19:42 http://www.toranj.blogsky.com

رسول ، بعد مدتی بی نظری تو وبلاگت( ولی میخوندما !‌ ) خوشحالم که الان اول شدم !!!
یه شعر از گلرویی با « انتقاد طنازانه ات ! » همینجوری یادم اومد ، گفتم برات بنویسم ، قشنگه ! :

دخترک! جز تو که دستات واسه من مثل وطن بود،
کی می دونه که ترانه، زنده گی نامه ی من بود؟
کی می دونه؟ کی می خونه؟ چه کسی دل می سوزونه؟
واسه این شب پره یی که، فکر پروانه شدن بود!

من مث دفتر شعری که نخونده بسته می شه،
مونده بودم توی سایه، پشت این سد همیشه!
تو به من گفتی که «هستم!» من حصارم رو شکستم.
این نهال پیر در اومد، از تو گـــلخونه ی شیشه!

معنی معجزه بودی، توی کـــفران علاقه!
هر نگاه ساده ی تو واسه من یه اتفاقه!

حالا دفترم رو پر کن، از غزل های نگفته!
بذار از برق نگاهت، خورشید از سکه بیفته!
شبِ من رو زیر و رو کن، به آتیش بازیا خو کن،
کاری کن که یخ نبندم تو ترانه های خفته!

روشنم کن تا بتابم رو به این شبای تیره!
بذار از حنای چشمات، لحظه هام رنگی بگیره!
نقطه چینا رو رها کن، چشمای بسته م وا کن،
بی تو یه بغض قدیمی توی حنجره ام اسیره!

معنی معجزه بودی، توی کـــفران علاقه!
هر نگاه ساده ی تو واسه من یه اتفاقه!

و یه شعر مربوط :

عکاس باشی! عکاس باشی! عکستو بی هوا بگیر!
یه عکس بی پر ده ی ناب، از روزگارِ ما بگیر!
عکس من بگیر، عزیز! با این تبسم دروغ!
ببین ستاره جون داده، تو این چشای بی فروغ!
ببین که خط خورده دلم، تو امتحان سایه ها!
باید که لبخند بزنم، تو اوجِ این گلایه ها!

عکسم موندنی بگیر!
شب نباید خوشش بیاد!
باید بفهمه که چشام،
دنیا روآفتابی می خواد!

عکاس باشی! عکاس باشی! عکس سیاه سفید بگیر!
از دل این آیه ی یأس، یه عکس پر امید بگیر!
عکسی بگیر که توی اون، شب پره سوزون نباشه!
تو سایه روشنش تب حادثه پنهون نباشه!
عکسی بگیر که مثل من، تو قابا زندونی نشه!
معنی هر تبسم ش، گریه ی پنهونی نشه!

حقیقتش رو بخوای من که هیچ کدوم از شعرهاتو نمی خونم!

علی سعیدی جمعه 8 دی‌ماه سال 1385 ساعت 19:45

علی سعیدی جمعه 8 دی‌ماه سال 1385 ساعت 19:49

خیال کردم اولین نفرم ببین چقدر ملت تیزن!
بابا بی خیال تو می شینی این حرفا رو گوش میکنی!؟؟!
بعد تازه نقد هم می کنی؟!؟!؟
بی خیال بابا؟!؟!؟!؟

بالاخره طرفداران وبلاگ زیادن دیگه!

فرهاد... شنبه 9 دی‌ماه سال 1385 ساعت 20:49

سلام...دیگه طولانی نمی نویسم تا خسته نشی...
اسلام مهم نیست... مهم ایمانه... ایمان به چیزایی که خد گفته بهشون ایمان داشته باشیم... و ما از دل هیچ کس خبر نداریم... شاید همون افرادی که اون بالا اسم بردی...پیش خدا از من عزیز تر باشند و گناهانشون کمتر باشه... تو می دونی هر کس پیش خدا چه جایگاهی داره؟... اگه اینطور هستی بهت تبریک میگم چون غیر از اولیای خدا بقیه به این مقام نرسیدن...

lمحمد امین یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:24

بالاخره نفهمیدم از این که ملت میرن اون ور آب ناراحتی .یا از این که بر نمیگردن.یا از این که مثل شهید چمران بر نمی گردن.از ای کهن ملت اون ور اب مسلمان نیستن ناراحتی یا از این که به هیچ چیز ایمان ندارن.
چرا باورت نمی شه که در همه زمینه ها در اقلیت هستی!!!!

آرمان دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 19:55

مهم اسلامی بودن نیست عزیز دلم! مهم ایرانی بودنه! واسه ایرانی بودن و اثباتش هم حتما نباید رزمنده بود و در جبهه مرد! خیلی وقتا خیلی کسا هستن که وجودشون بهتر از فدا شدنشونه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد