سرمشقهای آب بابا یادمان رفت
رسم نوشتن با قلمها یادمان رفت
گلکردن لبخندهای همکلاسی
در یک نگاه ساده حتی یادمان رفت
ترس از معلم، حل تمرین، پای تخته
آن روزهای بیکلک را یادمان رفت
راه فرار از مشقهای زنگ اول
ایوای ننوشتیم آقا، یادمان رفت
آن لحظهها را آنقدر شوخی گرفتیم
جدیت تصمیم کبری یادمان رفت
شعر خدای مهربان را حفظ کردیم
یادش بهخیر، اما خدا را یادمان رفت
درسی که چوپان دروغگو داد خواندیم
زشتی کارش دیدیم اما یادمان رفت
از مادر عباس خواندیم و ولیکن
مهر و محبت را، صفا را یادمان رفت
فردا چهکاره میشوی؟ موضوع انشاء
ساده نوشتیم آنقدر تا یادمان رفت
گاو عمو با شاخ تیزش یادمان هست
اما تشکر از خدا را یادمان رفت
دیروز تکلیف آببابا بود و خط خورد
تکلیف فردا، نان و بابا یادمان رفت
فکر نمی کنم حل تمرین رئیسی یادت رفته باشه.
سلام رسول جون...
این پست تو بی نظیر بود...می دونی یادمون نرفته...بهشون توجه نمی کنیم...راستی...درستی...مهر...محبت و صفا... شکر از خدا...همه روزه می بینیم و انجام می دیم ولی ...ولی توجه نمی کنیم ...